مقدمهای بر دزدی دریایی
مقالهی زیر را برای بیمهی ملت نوشتم. گفتم حالا که این وبلاگ من خواننده ندارد (البته میشود گفت نویسنده هم ندارد)، چطور است اینجا هم منتشرش کنم که کسی نخواند.
…
تا همین سه چهار سال پیش، یا به بیان دقیقتر سال ۱۳۸۷، اگر کسی در پی سؤالات معمولی که از شرایط دریا و کشتی میشد از ما دربارهی دزدی دریایی میپرسید، با لبخند نگاهش میکردیم و سرشار از اطمینان، جواب میدادیم این حرفها مال زمان ماژلان است. البته اغراق میکردیم. همان زمان هم خطرش به صورت بالقوه وجود داشت. مکانهایی در دنیا به عنوان مکانهای پرخطر علامت زده شده بودند و کشتیها هنگام عبور احتیاط را رعایت میکردند. حتّی دستورالعملهایی برای چگونگی این احتیاطها هم مهیا بود و مهمتر این که این دستورات رعایت میشد. امّا با این حال، کسی باورشان نداشت.
مهمترین خطرها در لابهلای جزایر اندونزی، و آبراههای به نام مالاکا گزارش شده بود و پس از آن، در لنگرگاههای اطراف کانال سوئز و در حین مسیر کانال، و آخر از همه، تنگهی بابالمندب. نوع دزدی هم اینگونه نبود که کشتی را با تمام پرسنل و بار آن به گروگان بگیرند. دزدان میآمدند و اغلب مخفیانه و بی آن که حتّی دیده شوند، رنگها و طنابها را با خود میبردند و قفلهای شکسته و درهای بریده را به یادگار میگذاشتند. در نوع پیشرفتهتر، سارقین مسلح روی کشتی میآمدند و مستقیماً سراغ فرمانده کشتی میرفتند و گاوصندوق را غبارروبی کرده و رفع زحمت میکردند. و تا آنجا که من به خاطر دارم، هرگز مورد مشابهی در حوالی بابالمندب دیده نشده بود؛ بلکه آبهای بابالمندب، به خاطر آرامش پایدارشان، همواره مورد علاقهی هر دریانوردی بود.
ماجرا ناگهان از اواخر سال ۱۳۸۷ شروع شد. خبر رسید که دزدان سومالیایی، کشتی سیوچندسالهی ایرانعدالت را به گروگان گرفتهاند. خبر مهمتر از آن بود که بهسادگی هضم شود. همهی ما همکاران و دوستانی روی آن کشتی داشتیم و نگرانی خانوادههایشان را خیلی بیشتر از آنچه هر ایرانی دیگر حس کند، حس میکردیم. بنا بر روال معمول، همه کارشناس سیاست بینالملل شدیم و نظریات مختلف ارائه دادیم. امّا به این راحتیها نبود. کشتیهای دیگر، با ملیتهای مختلف، یکی پس از دیگری ربوده میشدند. روسها، فرانسویها، عربهای سعودی، و سرانجام حتّی آمریکاییها متحمل خسارت شدند.
گویی ماهیگیران فقیر سومالیایی، ناگهان متوجه عبور ثروتهای کلان و بیدفاع از کنار خانهشان شده بودند. مردمان کشوری که دولت مرکزی قابل توجهی نداشتند و ارتششان تنها برای حفاظت از جان هیأت دولت به کار میرفت، یکشبه تبدیل به معضلی برای همهی جهان شدند. ناوهای نظامی از هر سو به منطقه روان شد. سازمان ملل متحد رسماً اجازهی حمل سلاح و نیروی مسلح در محدودهی خطر را برای کشتیهای مسافربری صادر کرد و ایران نیز با استقرار دو کشتی در دو سوی تنگه و تأمین کماندو، به حفاظت از کشتیهایش پرداخت. در همان زمانها بود که خبر رسید یک فلهبر بیستوچندسالهی ایرانی، درست در منطقهی اوج خطر، با مشکل فنی مواجه شد و از حرکت ایستاد. خوشبختانه یک ناو فرانسوی حاضر در منطقه، با توقف در همان نزدیکی، حفاظت از آن را در حین عملیات نجات، بر عهده گرفت و ماجرا ختم به خیر شد.
امروزه هنگام ثبت بیمهی کشتیها، بیش از پیش به محدودهی سفرشان توجه میشود و بیمهگران نیز مانند صاحبان کشتی و بار، از مناطق پرخطر اجتناب میکنند. امّا سومالیاییها نیز که مانند هر کاسب دیگر چشم امید در بازارهای تازه دوخته بودند، دامنهی عمل خود را هر روز وسیع و وسیعتر کردند تا جایی که شاهد حملههایی در وسط اقیانوسهای پهناور، و یا از آن عجیبتر، در میانهی دریای عمان (که یکی از پرترددترین آبراهههای نظامی و تجاری جهان است) بودیم. همهی اینها نشاندهندهی این واقعیت هستند که اجتناب از تردد در محدودهی خطر دزدان دریایی، امری ناممکن است و به نظر میرسد بیمهگران، به جای آن که از قبول ریسک کشتیهای عازم به این نقاط سر باز زنند و مسؤولیتهای آن را مستثنی نمایند، در بازرسیهای اولیهی خود، از ابزارهای حفاظتی و امنیتی کشتی و دستورالعملهای مقابله با بحران و آمادگی پرسنل آن، اطمینان حاصل کنند. مثال مشکل فنی کشتی فلهبر کهنسالمان را نیز از این رو عنوان کردم تا نشان دهم روبهراه بودن تجهیزات فنی کشتی، تا چه حد میتواند از بروز خسارتهای ناشی از حملهی دزدان جلوگیری کند و حصول اطمینان از حسن کارآیی آنها، در مورد کشتیهایی که عازم مناطق پرخطر حملهی دزدان هستند، باید به طور ویژه در دستورکار بازرسان قرار داشته باشد.
.
پ.ن. از طریق یکی از سه نشانی اینترنتی زیر، میتوانید محدودهی حملههای انجامگرفتهی دزدان دریایی را بررسی نمایید و همیشه بهروز بمانید.
http://www.icc-ccs.org/piracy-reporting-centre/live-piracy-map
http://www.saveourseafarers.com/piracy-report.html
http://www.pbs.org/wnet/need-to-know/security/interactive-global-piracy-map/5032/
.
پ.ن. ۲: همینجا یادی هم میکنم از کاپیتان مختار مرادی که برای حفاظت از کشتی و پرسنل آن در مقابل دزدان دریایی جان خود را به خطر انداخت و هرگز تقدیری شایسته دریافت نکرد.